چرا ساکتی سلمان؟
مقداد،
به پا خیز که بسته اند دستان علی را
میثم ،
جرم شده است بار دیگر حب علی
نخل های بحرین خونین شده است این روزها
عمار،
پدر ومادرت هنوز زیر تازیانه ی ابولهب اند و ابوجهل
در میدان لولو شهید کردند سمیه را
در زندان تکه تکه کردند یاسر را
ابوذر،
کسی نیست فریاد بزند بر سر شیوخ نفتی
کسی نیست استخوان بکوبد بر سر مفتی های کذاب
تلویزیون معاویه سانسور میکند اخبار را!
عمرعاص طرح برده شورای شیوخ نفتی
که علی(ع) نقض کرده حقوق بشر را
بلال ،
ماذنه ای نمانده که اذان بگویی دیگر!
خائن الحرمین امر کرده است به آل صهیون
جز مسجد ضرار ،خراب کنند همه را
تا اذان را به وقت واشینگتن بگویند
و نماز را به سوی تلاویو!
سلمان ،
عرب جاهلی هنوز به دین ابوسفیان هاست
هنوز در دعوای عرب است و عجم
هنوز بعد 1400 سال باور ندارد که
ان اکرمکم عندالله اتقیکم
اما تو چرا ساکتی؟
مگر تو هم به درد عرب جاهلی دچاری؟
مگر تو هم به مکتب اسلام ایمان نیاوردی؟
نکند تو هم ناسیونالیست شده ای؟
تو را سلمان خوانده اند ، نه روزبه!
سلمانِ پیرو علی
ساکت نمی نشیند پیرو علی !
اما نه! باور نمی کنم!
پیامبر گفت تو منا اهل بیتی!
نهیبی بزن بر ما!
ایران هنوز فاطمیه نرسیده است
بحرین اما
فاطمیه زودتر رسیده است گویا!
چقدر کوچه دارد بحرین!
چقدر در، سوخته این روزها!
همه جا بیت الاحزان شده است!
اما آل ابلیس گفته:
گریه ممنوع !
عزادرای هم!
آنها حتی از گریه هم ترس دارند!
پدرانشان هم از گریه فاطمه ترس داشتند در مدینه!
از گریه زینب در کوفه!
از گریه رقیه در شام!
کوچه فاطمیه به میدان عاشورا می رسد!
نکند دیر به کربلا برسیم!
نوشته شده در چهارشنبه 90/1/31ساعت
11:16 صبح توسط پایگاه بسیج خواهران شهرک امام خمینی(ره)بابل
نظرات ( ) |